روی‌کرد

نقش سازشکارانه ملک حسین پادشاه اردن در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل

نوشته شده توسط درگاهی پور

 

جنگ جهانی اول فرصتی طلایی برای جنبش صهیونیسم بود، زیرا امپراتوری عثمانی، یعنی مهم ترین مانع تاسیس دولت یهودی، فرو پاشید.[1]

پس از پایان جنگ و در پی شکست امپراتوری بزرگ عثمانی، دولت های فرانسه و انگلیس، با انعقاد توافق سری سایکس پیکو[2]، در سال 1916، نقشه تقسیم سرزمین های عربی و منطقه آسیایی دولت عثمانی را ترسیم کردند. بر اساس این تبانی استعماری و توسعه طلبانه متفقین، بخش‏هایی از شمال به روسیه، سوریه و لبنان به فرانسه و قسمت‏ های عمده سرزمین عراق و اردن و نیز فلسطین به انگلیسی ‏ها واگذار شد.

پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول، انگلیس کشور عراق را به فیصل و اردن را به عبدالله که هر دو از فرزندان شریف حسین، امیر حجاز و هم پیمان انگلیسی‌ ها بودند، سپرد. در سال 1917،  بالفور وزیرخارجه انگلیس با صدور اعلامیه‌ای[3] نظر مثبت دولت بریتانیا را جهت ایجاد وطنی برای یهودیان و ارتباط تاریخى مردم یهود با فلسطین اعلام کرد. این کار که ناشی از اشتراک منافع صهیونیت ها و انگلیسی ها در منطقه بود، برای حفظ منافع انگلیس در کانال سوئز و به پاس قدردانی از کمک های مادی و معنوی یهودیان جهان به انگلیس و اهداف جنگی آن کشور در جنگ جهانی اول و پیشبرد آرمان صهیونیستی[4] انجام شد.

ملک عبدالله[5]، نخستین پادشاه اردن، از هواخواهان تشکیل دولت اسراییل در منطقه بود. او در پی همکاری های صمیمانه‌ای که برای تاسیس دولت یهودی با انگلیس ها داشت، در یک تبانی پنهانی با تشکیل دولت اسراییل به شرط سپردن سلطنت اردن و ماوراء اردن به او موافقت کرد. اردن منطقه ای بیابانی بود که در اوایل دهه بیست میلادی به عنوان یک کشور تحت‌الحمایه بریتانیا به رسمیت شناخته شده و در سال ۱۹۴۶ به استقلالی صوری دست یافته بود. محمد حسنین هیکل[6] روزنامه نگار معروف مصری، در کتاب کلام فی السیاسه خود در مورد نحوه شکل گیری اردن می نویسد:

این کشور بنا به دستور وینستون چرچیل[7] وزیر مستعمره های انگلیس بعد از جنگ جهانی اول و در چارچوب توافقنامه انگلیسی ـ فرانسوی سایکس ـ پیکو در شرق رود اردن تشکیل شد تا اهداف مورد نظر انگلیس محقق شود و در این چارچوب شاهزاده عبداللّه اول به عنوان پادشاه این کشور برگزیده شد.

 از این رو می توان گفت، شرکت اردن در جنگ 1948 نه برای دفاع از حقوق فلسطینیان، بلکه برای همراهی با کشورهای عرب صورت گرفت. جنگ 1948 یا نکبت، اولین جنگی است که که پس از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس توسط بن گوریون[8]، بین اسرایل و کشورهای عربی منطقه به راه افتاد. نتیجه این جنگ، چیزی جز به حداکثر رسیدن جمعیت یهودی فلسطین، اشغال اراضی بیشتر و تثبیت موقعیت اسراییل نبود. او در سال 1951 توسط یک فلسطینی در بیت المقدس کشته شد.

پس از کشته شدن ملک عبدالله، طلال[9] جانشین پدر شد، ولی حکومت او به دلیل ابتلا به بیماری، چند ماهی بیش عمر نکرد و بنا به خواست انگلیس پسر شانزده ساله اش حسین به سلطنت رسید.

ملک حسین[10]، دانش آموخته‌ی مدرسه نظامی سلطنتی سندهرست[11] انگلستان، به عنوان نگهبان امین رژیم صهیونیستی در منطقه توسط انگلیس بر سر کار آمد تا  در طول حکومت 47 ساله خود، سی بار به اسرائیل مسافرت کرده و با رهبران رژیم صهیونیستی در دوره های مختلف مذاکرات پنهانی داشته باشد. اردن در این دوران به لحاظ سیاست خارجی، در اختیار ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و غرب قرار گرفت و به دلیل حفظ امنیت این رژیم در کرانه‌ی غربی، به هرگونه خیانت و سازشی تن داد.

پادشاه جوان اردن، برای پرهیز از خطرهایی که از سوی ناصریسم[12] کشورش را تهدید می کند، با جمال عبد الناصر[13]، رییس جمهور وقت مصر و دیگر کشورهای عرب در مساله فلسطین همکاری می نمود. به همین دلیل، اردن به رغم اکراه برای شرکت در جنگ 1967 اعراب و اسراییل، در آن شرکت جست[14].

بعد از شکست مصر در بستن خلیج عقبه در سال 1956، بار دیگر در سال 1967 مصر در صدد برآمد تا این خلیج را بر روی کشتی های اسراییلی ببندد. این موضوع زمینه را برای حملات پیش دستانه اسرائیل علیه مصر، سوریه و اردن فراهم ساخت. در نخستین ساعات بامداد پنجم ژوئن اسرائیل توانست ضمن وارد آوردن آسیب جدی به نیروی هوایی اعراب، در ظرف کمتر از شش روز کرانه باختری رود اردن و بیت‌المقدس شرقی را از اردن، بلندی های جولان را از سوریه و صحرای سینا و نوار غزه را از مصر به کنترل خود در آورد. اردن که بیشترین مرز مشترک را پس از جنگ ۱۹۴۸ با اسرائیل داشت و توانسته بود در آن جنگ بخش مهمی از کشور فلسطین از جمله اراضی موسوم به کرانه باختری رود اردن و اورشلیم شرقی را به تصرف خود درآورد، در این جنگ شش روزه این نواحی را از دست داد و علاوه بر آن پذیرای صدها هزار آواره فلسطینی شد. بعد ها منابع صهیونیستی از خیانت ملک حسین به سوریه پرده برداشتند. شاه اردن در این جنگ، اطلاعات و نقشه های جنگی سوریه و مصر را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده بود.

هیکل معتقد است ملک حسین با وجود قرار دفاعی مشترک با جمال عبدالناصر، 16هواپیمای فانتوم جنگی اردن را چند روز قبل از جنگ اعراب با اسراییل به ترکیه فرستاد تا مصری ها از این هواپیماها علیه اسراییل استفاده نکنند.

ملک حسین، قطعنامه 242 سازمان ملل[15] را در سال 1967 را پذیرفت و این در حالی بود که چریک های فلسطینی به نمایندگی از مردم فلسطین راه حل مسالمت آمیز را بی نتیجه می دانستند. در پى گسترش عملیات چریک هاى فلسطینى علیه رژیم صهیونیستى بدون توجه به سیاست دولت اردن و هم چنین افزایش حضور نظامى نیروهاى سازمان آزادى بخش فلسطین[16] در اردن، ملک حسین که همواره نگران از دست دادن تاج و تخت خود به وسیله فلسطینى ها و یا به خاطر آنها بود، طی فرمانی در  فوریه 1970 ممنوعیت تردد چریک های فلسطینی در خاک اردن را اعلام کرد. این فرمان که در پی ربوده شدن سه هواپیمای غربی در مسیر ایالات متحده-آلمان توسط ساف و ترور نافرجام شاه حسین از سوی فلسطینیان صادر شده بود، آتش منازعه را میان اردن و ساف برافروخت.

این منازعات که به سپتامبر سیاه معروف شد، منجر به کشته شدن چندین هزار فلسطینی در اردن گردید. نسل‌کشی مبارزان و کشتار وسیع علیه پناهندگان فلسطینی با وساطت جمال عبدالناصر پایان یافت و قرارداد صلحی میان ملک حسین و یاسر عرفات امضا شد. از آن پس، ملک حسین اجازه هیچ گونه فعالیتی به رزمندگان فلسطینی علیه اسرائیل را از خاک اردن نداد و صدها هزار پناهنده فلسطینى را از اردن اخراج نمود و وفاداری خود را بیش از پیش به رژیم صهیونیستى ثابت کرد.

چهره خیانت کار ملک حسین در جنگ 1973 نمود علنی تری یافت و از مشارکت در این جنگ خودداری کرد. بدین ترتیب، اردن به طور رسمی منافع اسراییل را بر منافع فلسطینیان ترجیح داد و با این اقدام سازش کارانه نقش خود را در حل و فصل مساله فلسطین به حداقل رساند.

جنگ چهارم اعراب و اسرائیل، در ششم اکتبر 1973، با تدارک نظامى وسیع انور سادات[17] به اسرائیل آغاز شد. مصر با حمله غافل گیرانه به موضع رژیم صهیونیستی و شکستن خط دفاعى آن، به پیشروى در صحراى سینا دست زد. با پیوستن نیروهاى نظامى سوریه به مصر در این جنگ، ارتش اسراییل دچار تلفات و خسارات گسترده اى گردید. در حالى که ارتش هاى عرب با به دست آوردن پیروزى هاى پى در پى به سرعت در حال پیشروى بودند، با کمک هاى ایالات متحده به رژیم صهیونیستی و تجهیز ارتش این رژیم به تسلیحات پیشرفته تر، اسراییل توانست بار دیگر بر اعراب غلبه کند.

معاون اسبق اطلاعات ارتش اسراییل[18] با پرده‌ برداری از نقش بسزای ملک حسین در تجهیز اطلاعاتی اسراییل در این جنگ، مدعی شده است که در دیداری سری که در سپتامبر 1973میان او، گولدا مائیر[19] و ملک حسین انجام شد، شاه اردن از آمادگی ارتش مصر و سوریه برای انجام عملیات علیه اسراییل خبر داده بود.

جیمی کارتر[20]، رییس جمهور اسبق ایالات متحده، در کتاب فلسطین، صلح یا نژاد پرستی، از نقش  برجسته ملک حسین در پیشبرد اهداف صلح در خاور میانه یاد کرده است. هم چنین در اسناد سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده[21] از ملک حسین با نام مستعار مستر پیف یاد می شود. طبق این اسناد، پادشاه اردن به مدت 20 سال ماهانه یک میلیون دلار از واشنگتن دریافت کرده و وظیفه جاسوسی دستگاه اطلاعاتی ایالات متحده، سیا را بر عهده داشته است.

محمد حسنین هیکل، در همان کتاب، پرده از رسوایی ملک حسین برداشته و همه مصیبت های منطقه خاورمیانه را به دلیل فاش شدن اسرار امنیتی توسط او می داند.

مواضع سیاسی اردن در چارچوب اهداف  صهیونیست ها، همواره مانع از شکل گیری فلسطینی مستقل در مذاکرات بوده است. از این رو در کنفرانس مادرید در سال 1992، هیئت فلسطینی به عنوان بخشی از هیئت اردنی در این کنفرانس حضور یافت.

اردن هم چنین در سال 1994 طی قراردادی با نام وادی عربه[22]، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و برقراری روابط اقتصادی، امنیتی و سیاسی بین دو طرف را به طور رسمی پذیرفت.

در سال 1999، آخرین خوش خدمتی ملک حسین به صهیونیست رقم خورد. او طی دستوری فرزند دو رگه‌ی انگلیسی  عربی[23] خود را جانشین خود کرد. این کار که در راستای تثبیت نظام نژادپرستانه صهیونیستی در منطقه بود، موجب شد تا نظام اردن به عنوان ذخیره راهبردی اسراییل[24] در منطقه شناخته شود.



[1] . تاریخ نوین فلسطین، عبدالوهاب کیالی، ترجمه محمد جواهر کلام

[2] . Sykes-Picot Agreement

[3] . Balfour Declaration

[4] . ریشه های بحران در خاورمیانه، حمید احمدی

[5] . عبدالله بن حسین شریف معروف به عبدالله اول، نخستین پادشاه اردن ۱۹۴۶-۱۹۵۱

[6] . Mohamed Hassanein Heikal، Egyptian journalist

[7] . Sir Winston Leonard Spencer-Churchill، 1951 –1955 Prime Minister of the United Kingdom

[8] . David Ben-Gurion،1948 –1954 First Prime Minister of Israel  

[9] . طلال بن عبدالله، دومین پادشاه اردن ۱۹51-۱۹۵2

[10] . حسین بن طلال، سومین پادشاه اردن ۱۹52-۱۹99

[11] . Royal Military Academy Sandhurst

[12] . سیاست ‌های ملی‌ گرایانه جمال عبدالناصر که به ناصریسم مشهور و نماد ناسیونالیزم عرب شناخته شد.

[13] . جمال عبدالناصر، دومین رییس جمهور مصر ۱۹۵۴ – ۱۹۷۰

[14] . فلسطین و صهیونیسم، مرتضی شیرودی

[15] . قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل 22 نوامبر 1967 مبنی بر خروج نیروهای مسلح اسراییل از سرزمینهای اشغالی در جنگ اخیر

[16] . سازمان آزادی‌بخش فلسطین، ساف،  کنفدراسیونی از احزاب فلسطینی است که در سال ۱۹۶۴ تاسیس شده و در سال 1974 به عضویت سازمان ملل درآمد.

[17] . Muhammad Anwar El Sadat، 1970 –1981 President of Egypt

[18] . Directorate of Military Intelligence، Aman

[19] . Golda Meir، 1969 –1974 of Israel Prime Minister

[20] . Jimmy Carter، President of the United States 1977–1981

[21] . Central Intelligence Agency، C.I.A

[22] . اردن دومین دولت عرب، بعد از مصر، پیمان صلح با اسرائیل امضا کرده است. این پیمان در 26 اکتبر 1994 امضا شد و به نام وادی عربه معروف گردید.

[23] . عبدالله بن حسین، چهارمین پادشاه اردن 1999 تاکنون، که مادرش شاهزاده تونی آوریل گاردینر انگلیسی می باشد.

[24] . روزنامه عبری زبان هاآرتص، 18/03/2007

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی